پرسان
ثبت نام
راهنما
دانلود اپلیکیشن
نگارش نهم -
بازگشت
.....
نگارش نهم
.
سلام دوستان انشای طنز میخوام بفرستید خیلی ممنون اگه خوب باشه تاج میدم
جواب ها
محدود دائمی
نگارش نهم
انشای اون امیر علیه و اون یکیو بچسبون به هم انشای طنز.......
Amirali
نگارش نهم
یه سوال؛ من فرستادم گفتی اضافه کن، گفتم مثلا بنویس: در مباحث فیزیک از ما میزان وزن فرد در آسانسوری در ماه را میخواهند، این سوال در ذهن ما پیش میاید، که چراما باید در ماه، ازآسانسور استفادهکنیم؟ یا اگر استفاده میکنیم چرا باید وزن یک فرد در آسانسور در ماه برایمان مهم باشد؟
Maryam
نگارش نهم
**موضوع: چای کمرشکن! ☕😂** روزی روزگاری، در یک صبح خنک و آرام، تصمیم گرفتم چای بخورم. البته، این بار میخواستم چای را به سبکی خاص و با شکوه خاصی آماده کنم. به کمد رفتم و سس چای را پیدا کردم. با خودم گفتم: «امروز میخواهم چایام را به حدی خوشمزه کنم که حتی خود چای هم از کارکردش شگفتزده شود!» 😄 اولین قدم، انتخاب قوری بود. دستم به قوریهای مختلفی برخورد که انگار هر کدام داستانی برای گفتن داشتند. یکی از آنها با ظاهر قدیمیاش به من نگاهی کرد که انگار میخواست بگوید: «من سالهاست خاطره چایهای ناب را نگه داشتهام، بیا از من استفاده کن!» من هم ناگهان دلم به حالش سوخت و او را انتخاب کردم. 😅 سپس به سمت اجاق رفتم و با آب جوش، جلوهای از یک شیمیدان خوشبین شدم. بعد از اینکه چای را درون قوری ریختم، ناگهان یادم افتاد که کمی قند هم باید به آن اضافه کنم. قند را که از قوطی برداشتم، با خودم فکر کردم: «امروز قند بیشتری میزنم تا چای خود را به یک نوشیدنی کمرشکن تبدیل کنم!» 😋 چای در حال دم کشیدن بود و من هر لحظه بیشتر به نتیجهام امیدوار میشدم. اما ناگهان صدای زنگ تلفن گوشیم بلند شد! بلافاصله گوشی را برداشتم و جواب دادم. صحبتها به قدری طولانی شد که فراموش کردم چای در حال دم کشیدن است. 😳 وقتی به آشپزخانه برگشتم، دیدم قوری به حال زار و نزار در گوشهاش نشسته و گویی از زندگیاش ناامید شده است! بخار داغ چای به هوا میرفت و بویی از چای سوخته در فضا پراکنده شد. با خودم گفتم: «عجب! قوری تو چقدر در حال دم کشیدن داغ نداری!» 😂 چای را با یک قاشق برداشت کردم و نگاه کردم؛ رنگش به قدری تیره و غلیظ شده بود که انگار خود چای هم از شدت غم به قعر قوری فرو رفته بود! 😅 در آخر، قوریام را با بغض و چای کمرشکن به دست گرفتم و به دوستانم گفتم: «این چای، یک تجربه تلخ بود؛ از این به بعد حتماً باید ساعت دم کشیدن را هم در نظر بگیرم!» و با هم خندیدیم. و اینگونه شد که چای کمرشکن من، نه به خاطر تلخیاش بلکه به خاطر ماجرای خندهدارش، به یاد ماندنیترین صبحم تبدیل شد! ☕✨ تاج؟🥲🌸
سوالات مشابه
لیست سوالات مشابه